عشق من رادوین جانعشق من رادوین جان، تا این لحظه: 9 سال و 7 ماه و 8 روز سن داره
وبلاگ رادوینیوبلاگ رادوینی، تا این لحظه: 8 سال و 9 ماه و 24 روز سن داره

my dear son

گذر عمر فقط عشق رو در سینه اش نگه می دارد

بدون عنوان

  فصل فصل خريد و خونه تكوني و هواي عيده اميدوارم كه همه لحضات خيلي خوب و پر از شادي رو بگذرونند و غم از دل همه تو اين سال نو پر بكشه و بره و هيچ كودكي دلش نرنجه از روزگار و به خاطر اومدن عيد قند تو دلش آب بشه ...
20 اسفند 1396

تولد خاله جون

آسي جانم تولدت رو از طرف رادوينم تبريك ميگم اميدوارم هميشه سرحال وپايدار باشي عسلم ...
20 اسفند 1396

بدون عنوان

واي عاشق فارسي حرف زدنت شدم تازه گي ها ميگم صندل رو بيار بذار سر جاش ميگي نه من ندارم يعني نميارم خدايا چند روز پيش كه برده بودمت تاب تاب يه بچه فارس به پستت خورده بود فارسي حرف زدنت با اون ديدن داشت بچه تو سرسره ميگفت اول من تو ميگفتي باشه اول سن  خلاصه عاليه اين كاراي تو خودشم تو الاكللنگ و اين جور بازيها ميري با بزرگتر از خودت بازي ميكني ...
7 اسفند 1396

بدون عنوان

     همين الان داري شيطنت ميكني و نميذاري بات پست بذارم بيچاره بهمنم كتاب به دست و سرما خورده مونده دست تو ميگي بايد بياي با من زير پتو هيچي ديگه واقعا سخته وقت گذروندن با تو اونجوري كه ما بخوايم خسته شي اما تو يه لحظه هم فكر نشستن و آروم بودن نباشي آره سخته عسلم      ...
7 اسفند 1396

بدون عنوان

و چه گيري ميدي به اين مجسمه هاي بي خودي كه تو شهر گذاشتن در هر صورت قند و نباتم شكلاتم دوست دارم ...
5 اسفند 1396

بدون عنوان

تازهگيها هم يه ادايي افتاده سرت كه موهاي روي صورتت رو ميكشي يا دستت تو دهنته ويا كج قورباغه اي ميشيني قيافه شو همه ميگن موهاشو كوتاه كن اين بچه چرا اينجوري شده ولي خوب من دوس دارم ...
5 اسفند 1396

بدون عنوان

بچه هاي هم نسل تو بچه هاي دهه نودي كه اين روزها نقل محافل هستند بچه هايي كه اميدوارم همينقدر كه همه ميگن خوشبختن خوشبخت باشن و طعمواقعي خوشي و زندگي رو بچشندچون تحمل سختي و احساس نااميدي اگر براي نسل ما اين همه ناگوار بوده كه بهمون نسل سوخته ميگن براي دهه نودي ها فاجعه خواهد بود  البته كه شما ها به خاطر داشتن بابا مامانهايي مثل ما حتما كه قند تو دلتون آب ميخوره ان شالله عاشقتم رادويني من ...
3 اسفند 1396

بدون عنوان

عشق من سلام الن دقيقا ساعت 2 نصف شبه و بي خوابي بد جوري به سرم زده داره بارون ميباره و اينطور بگم كه شب دلگيرييه  زندگي يه جوريه كه آدم نميدونه تو اين روزها اصلا چطور ميشه شاد يا غمگين باشي حوادث و اخبار غم انگيز كه واقعا آدم رو به سوي افسردگي ميكشونه ويا اومدن عيد هيچ كدوم انگار واسه آدم هاي الان هيجاني نشده انگار ديگه همه فقط طبق عادتاشونه كه عمرشونو سپري ميكنند و چقدر تلخه هواي اين روزهاي دل آدما  البته اميدوارم كه فقط اين سال 96 نحس بوده باشه و سال بعد سال خوبي واسه همه باشه  عكسهاي زيادي از خودت ومن ميگيري و خيلي به اين كار علاقه داري تازه گيها به كامپيوتر معتاد شدي ويا مدام در حال تماشاي تلويزيوني ...
3 اسفند 1396
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به my dear son می باشد