بدون عنوان
سلام بعد از مدتها من وقت پيدا كردم كه بيام وبلاگ پسر كوچولوم و سري بهش بزنم و اتفاقاتي كه تو اين مدت براي من افتاد و حتي دوست نداشتم كه رادوينم برنجه و معذب بشه و شايد نا آگاهانه و از روي احساس رنجوندمش وقتي ناراحتي من رو ميديد ولي خيلي وقتها هم با وجود اين كه من پيشش نبودم بهش خوش گذشت و اين عكسايي كه با سلدا گرفتي وقتي سلدا داشته ميرفته تولد دوستش و تو با خاله جون تنها مونده بودي خلاصه خدا رو شكر كه سالميم و همه ي دغدغه هامون حل شدن ...
نویسنده :
mahsa
20:54