گامي براي مستقل شدن
خيلي دلم ميخواد كه زود زود تو رو راهي مهد بكنم ولي مقدماتي كه براي رفتن به مهد لازم هست رو هيچ كدومش فراهم نيست من متاسفانه طوري بارت آوردم كه يه قاشق رو نميتوني درست دستت بگيري يا مثلا دست و صورت شستن معمولي براي تو بدون كمك من منجر به اين ميشه كه از سر تا پا بايد لباسهات عوض بشه
خلاصه كلام اين كه راه خيلي سختي پيش رو داريم ميدونم كه تو ماشالله باهوشي ولي من وابسته به خودم بزرگت كردم و اين وابستگي بايد به تدريج با انجام دادن كارها توسط خودت و قبول مسئوليت ها كم بشه ايشالله
امروز صبح هم طبق معمول هر روز ساعت 11 بيدار شدي و شب هم سر جاي من خوابيدي كمرم درد ميكرد ازبس ايري بويري ياتميشديم الله سنه انصاف ورسين
بعد گفتم كه بايد صبحونه ت رو خودت بخوري و شروع كردي واسه اولين بار براي خودت لقمه گرفتن بربري و شكلات صبحانه رو جوري لقمه گرفتي كه واقعا تا به اين روز همچين صحنه ي عجيبي نديده بودم ولي خدا رو شكر خوب بود
آفرين به رادويني من جوانمرد كوچك