عشق من رادوین جانعشق من رادوین جان، تا این لحظه: 9 سال و 7 ماه و 7 روز سن داره
وبلاگ رادوینیوبلاگ رادوینی، تا این لحظه: 8 سال و 9 ماه و 23 روز سن داره

my dear son

گذر عمر فقط عشق رو در سینه اش نگه می دارد

بدون عنوان

1397/4/26 15:58
نویسنده : mahsa
730 بازدید
اشتراک گذاری

پسرم ، عزیزترینم

با تو بودن احساس قشنگی در من بوجود می‌آورد که به هیچ عنوان قادر به توصیفش نیستم.

شنیدن صدای دلنشینت گرمایی را در وجودم بیدار می‌کند که هرچه درد و غم هست را از من دور می‌‌کند.

دیدن چشمان زیبا، شیطون و مهربانت در من شور زندگی بوجود می‌آورد.

دستان کوچک و کودکانه‌ات وقتی که به دور گردنم حلقه می‌زنند مرا با خود به دنیایی می برند که هیچ چیز را با آن معاوضه نخواهم کرد.

حرف زدن و درددل کردن با تو آرامشی دارد که همه‌ی چیزهای دیگر را از یادم می‌برد.

عزیزترینم، از صمیم قلبم دوستت دارم و بهترینها را برایت آرزومندم.

****

پسر یعنی یه اتاق پر از توپ و تفنگ و ماشین

اتاقی پر از رنگهای آبی و سبز و قهوه ای

پسر یعنی کله گفتن و سر زدن به هم و گفتن آخ هم زمان

پسر داشتن یعنی کلاه و کفش های اسپرت کوچک یعنی کروات و پاپیون و کت ها و کفش های چرم مردونه سایز کوچک

رادوين قبلنا زياد آسانسور دوست نداشت ولي الان عاشق آسانسور شده و دست از سر من بر نداشته كه عكسم رو تو آسانسور بگير

 

 

پاي رادويني رو به بهبوده خدا رو شكر ولي وابستگيش به گيم هاي كامپيوتر بخصوص بازي باب اسفنجي و تام و جري بيشتر شده و از وقتي كه صبح پا ميشه تا شب بيش از 10 بار اين بازي ها رو ادامه ميده درسته كه مهارت بازي با كامپيوتر ش خوب شده و خيلي چيزاي كامپيوتر رو ياد گرفته ولي همش با دستاش چشمهاش رو ميمالونه و مشخصه كه چشم هاش خسته ميشن

 

دختر عمه رادوين سارينا جان براش خمير بازي 12 رنگ خريده بود و من مواظب بودم تا رادوين اونا رو زمين نندازه و رنگ هاشو قاطي نكنه ولي بعد كه ديدم رادوين چند تاش رو با هم قاطي كرده همش رو مخلوط كردم و رنگ طوسي مايل به سياهي در اومد ديروز كه من مشغول كارهام بودم و برقمون رفته بود رادوين اومد كه مامان بيا ببين من با خمير بازيهام رنگين كمان درست كردم منم خيلي سورپرايز شدم با ديدن هنر نمايي گل پسرم

اينم رنگين كماني كه رادويني درست كرده

 

اينجا هم خيابان تربيت هست كه امكان نداره رادوين اينجا با اين مجسمه ها عكس نگيره و اصرار خودش هم بوده كه بايد اين عكسها رو بذاري تو وبلاگم

و اينم از پاي سوخته رادوين كه واقعا دلخراش بود و هر كي ميديد دلش كباب ميشد

 و در آخر اين نكته رو بگم كه دختر خاله رادوين سلدا جون هم تازگي ها وبلاگ درست كرده و رادوين بابت اين خيلي خوشحاله

رادوين علاقه به صحبت كردن زبان انگليسي هم پيدا كرده از بس كارتون انگليسي ديده و بعضي وقتها ميگه بيا با هم انگليسي صحبت كنيم و من عاشق nice to meet you گفتنش شدم

 

 

پسندها (9)

نظرات (6)

مامان و بابای حلما و حسینمامان و بابای حلما و حسین
26 تیر 97 16:10
احسنت واقعا خوب گفتین تشویقتشویق پسر یعنی یه اتاق پر از توپ و تفنگ و ماشین
مامان آیسلمامان آیسل
26 تیر 97 19:50
خدا حفظش کنه گل پسرتونو...خوشحالم که هم شهری هستیممحبت...انشالله پاش زود زود خوب بشه
mahsa
پاسخ
خيلي ممنون من هم واقعا با وجود دوستايي مثل شما دلگرم ميشم و خيلي خوشحالم
مامان صدرامامان صدرا
26 تیر 97 19:51
الههههی بمیرم چقد درناکه جای سوختگیشگریه
mahsa
پاسخ
خدا نكنه خوب شده خيلي ممنون از همدرديتون الان خدا رو شكر پاش يكم بهتر شده زمان ميبره ديگه تا كامل خوب شه
مامان ارشیا و پانیامامان ارشیا و پانیا
27 تیر 97 19:28
وای الهی پاشوترسو
فاطمه مامان فاطمه مامان
2 مرداد 97 23:42
زنده باشی گلپسر❤
mahsa
پاسخ
خيلي ممنون عزيزمگل
فاطمه مامان فاطمه مامان
15 مرداد 97 0:07
♥♥
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به my dear son می باشد