شیطنت به سبک رادوین خان
سلام به همگی امیدوارم که دلتون در این روزهای زیبای پاییزی سرشار از عشق و شادی باشه
این روزها هوا سرد شده و حال و هوای پاییز تمام قد خودش رو به تصویر کشونده روح زندگی در پاییز نمایانتر میشه و دلبری میکنه
رادوین عزیزم صبح ها که ساعت ده دقیقه مونده به 8 بیدارش میکنم و بهش صبحانه میدم تا بتونم حاضرش کنم واسه رفتن بعضی وقتها میلی به خوردن صبحانه نشون نمیده ولی با این وجود مگه مهسا ولش میکنه
به عشق خاله سرویس از رختخواب گرم و نرم به زور با چشمهای بسته بیرون میاد
ولی بازم آفرین به تو رادوین گلم چون واقعا قبلنا از ساعت 10 زودتر بیدار نمیشدی
و اینم از جایزه ای که بهت دادند شنبه اومدم مهد تا شهریه رو بدم دیدم مبصرت کردند و خدا رو شکر همه از جمله خانم معلمتون هم ازت راضی بود
وقتی میخوام ازت عکس بگیرم انواع و اقسام مسخره بازی شکلک در آوردن دلغک بازی دیگه هر چی بگم بازم کمه رو در میاری و نمیذاری یه عکس درست حسابی ازت بگیرم
خدای من این عکس رو هم که دیگه نگو پفک خوردی زبونت نارنجی هست و تا لوزالمعده ت هم مشخصه
در ضمن باید بگم که موهاتو کوتاه میکردم بهت گفتم رادوینی شرط میبندم که اگه بابات ببینه میگه موهای منو هم کوتاه کن منم اونوقت کچلش میکنم اما تو گفتی نه بابا اینجوری نمیگه ولی درست وقتی که بابا موهای تو رو دید زودی گفت مهسا موهای من رو هم کوتاه کن ما هم زدیم زیر خنده(بابا مگه من آرایشگرم)
منم حسابی از شرمندگیش در اومدم و خیلی خوشگل کچلش کردم
اینم از عشقهای من در یک قاب