عشق من رادوین جانعشق من رادوین جان، تا این لحظه: 9 سال و 7 ماه و 30 روز سن داره
وبلاگ رادوینیوبلاگ رادوینی، تا این لحظه: 8 سال و 10 ماه و 15 روز سن داره

my dear son

گذر عمر فقط عشق رو در سینه اش نگه می دارد

بدون عنوان

1398/8/27 12:23
نویسنده : mahsa
271 بازدید
اشتراک گذاری

به نام خدا

سلام

رادوین جانم چند روز پیش دفتر مشقش رو تو کلاس جا گذاشته بود چون کلا خانم معلم وسایل بچه ها رو تو کیفشون میذاره من به خانم اکبرزاده گفتم که دفتر مشقش تو کلاس مونده و خواهش کردم ازشون تا بین دفترهای دیگه پیداش کنه ولی ایشون گفتند که با دقت خونه رو بگردین اینجا نمونده منم که همیشه دفترهای رادوین رو خودم تو کیفش میذارم مطمئن بودم که خونه نیست چند روز گذشت و خبری از دفتر نبود من حسابی پکر بودم چون اولین دستخط های رادوین تو اون دفتر بود برام مهم بود والا یه دفتر دیگه گرفتن که چیزی نداشت خلاصه آخر سر زنگ زدم به خاله بیتا تو مهد و ازش خواستم تا به خانم معلم بگه تا لای دفتر های دیگه جا نمونده باشه که خوشبختانه دفتر پیدا شد 😍

رادوین روز پنجشنبه که رفتیم خونه ی مامان جون کلی بازی کرد با السا و سلدا و حسابی عرق کرده بود دایی تقی هم عصبانیش کرده بود و کلی گریه کرد آخر سر هم بهش گفت که بیا با هم بریم موهامونو کوتاه کنیم که رادوین قبول نکرد از بس موهاشو خودم تو خونه کوتاه کردم از سلمانی میترسه😂

اینطوری شد که از جمعه مریض شده بود تا امروز که دذیگه مجبور شدم نذارم بره مهد معده ش حسابی به هم ریخته س و هیچی تو معده ش نمیونه طفلک کلی ضعیف شده از بس که هیچی نمیتونه بخوره دیروز بردیمش اون فروشگاهی که دوست داره و وقتی اونجا میره کلی تنقلات برمیداره دلش نمیخواست هیچی ورداره برای اولین بار😪

خلاصه خدا به خیر بگذرونه هوا هم حسابی سرده ویروسها هم که اماده ی آماده ن

 

 

 

اینترنت رو هم قطع کردند اعصاب ملت رو هم ریختن به هم اوضاعی داریم

بنزین رو گرون کردن همه جا ریخته به هم

خدا آخر عاقبتمون رو بخیر کنه😂

پسندها (16)

نظرات (7)

زهرا‌بانوزهرا‌بانو
27 آبان 98 12:31
الهییی، انشاالله گل پسرتون هرچه زودتر خوب بشه
مامانیمامانی
28 آبان 98 9:52
خداروشکر که دفترش پیدا شد.
واقعا حیف بود اگه پیدا نمی شد.
منم پارسال ساره جون چند روزی دفترش توی مهد گم شد که خیلی ناراحت بودم و غصه خوردم اما خداروشکر پیدا شد.
mahsa
پاسخ
آره فکر من هم همش پیش دفتره بود خجالت میکشیدم هم زیاد به معلمشون بگم
خیلی ممنونم دوست عزیزم❤️
✿‿✿𝑀𝑜𝑏𝑖𝑛𝑎✿‿✿✿‿✿𝑀𝑜𝑏𝑖𝑛𝑎✿‿✿
28 آبان 98 20:57
رادوینی زودتر خوب شو پسرطلااا😘😘😘
mahsa
پاسخ
مبینا جان خیلی ممنونم عزیزم❤️
مامان آیسلمامان آیسل
29 آبان 98 21:48
امیدوارم زود زود حالت خوب بشه رادوین جان
mahsa
پاسخ
خیلی ممنونم عزیزم❤️
مامان آنیلمامان آنیل
30 آبان 98 10:32
🌺🌺🌺🌺🌺
مامان صدرامامان صدرا
1 آذر 98 16:53
ای جانم رادوین عزیز انشالله که ب زودی خوب بشی خاله جان😘
 
mahsa
پاسخ
خیلی ممنونم دوست عزیزم ❤️
🥀نوزیتا🥀🥀نوزیتا🥀
14 آذر 98 18:08
امیدوارم تا الان دیگه حالش خوب شده باشه
mahsa
پاسخ
خوب خوب که نه ولی خدا رو شکر بهتره خیلی ممنونم از لطفتون💐
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به my dear son می باشد