عشق من رادوین جانعشق من رادوین جان، تا این لحظه: 9 سال و 7 ماه و 30 روز سن داره
وبلاگ رادوینیوبلاگ رادوینی، تا این لحظه: 8 سال و 10 ماه و 15 روز سن داره

my dear son

گذر عمر فقط عشق رو در سینه اش نگه می دارد

یک هفته ی خیلی بد

1398/9/19 9:01
نویسنده : mahsa
1,240 بازدید
اشتراک گذاری

                                              

سلام 

رادوین جانم هفته ی قبل لحظه های خیلی بدی رو پشت سر گذروندیم هفته ای پر از سرماخوردگی و آنفلونزا و دوا و دکتر

هفته ی قبل از یکشنبه ش علائم آنفلونزا کم کم خودش رو به من نشون داد بدن درد و تب و سینه درد خلاصه که با داروهای خونگی و قرصها و شربت میخواستم بپیچونمش که تو چند ساعت بعدیش زمین گیرم کرد و با فشار خون خیلی پایینی که من دارم شاهکار شد دیگه نای از زمین بلد شدن رو هم نداشتم رفتیم دکتر خدایا دکترها همشون شلوغ توی کلینیک ها همش صف تا آخر سر یه کلینیک خصوصی که خلوت بود پیدا کردیم ولی داروهای دکتر برای من خیلی بد شدند طوری قوی بودند که از پا در آوردن منو روز بعد طفلی رادوین کوچولو وقتی میخواستم واسه رفتن به مهد بیدارش کنم دیدم بدن درد داری و گفتی که من حوصله ندارم خودم هم نمیتونستم از جام بلند شم بابا برد تو رو دکتر و زنگ زد بهم که به رادوین سرم و آمپول  زدن حیوونی دلم سوخت اخه من خودم از سرم و آمپول میترسم چه برسه به بچه بابا اما میگفت که تو ماشالله خیلی راحت سرم و آمپول زدی و اونجا هم میگفتی بابا من اینجا میمونم تا سرم بره تو برو مهسا رو هم وردار بیار سرم بزنند خوب شه

خلاصه تو اومدی خونه و تحت تاثیر سرم و آمپولها خوب بودی و بازی میکردی از عصر یواش یواش اثر داروها که میرفت بیحالتر شدی عصر بابا که دید من حالم خوش نیست زنگ زد تا مامان جون و بابا جون بیان پیش تو تا منو دوباره ببره دکتر ما رفتیم دکتر و بهم سرم و آمپول و داروهای جدید نوشت اومدنی خونه تو تب داشتی و حالت بهم خورد صورتت و لب هات بنفش شده بود من خیلی ترسیده بودم

خلاصه اینکه یه هفته ای شد که مهد رو تعطیل کردیم و پریروز دوباره به خاطر سرفه های شدیدت رفتیم دکتر امروز ماشالله بهتر بودی و من هم رو به بهبودم دیروز رفتیم تکالیفت رو از خانم معلمت گرفتیم و امروز صبح رفتی مهد البته نمیتونستی از جات دلت بکنی ولی بالاخره رفتی انشالله که هیشکی مریض نشه ما که خیلی سختی کشیدیم

پسندها (11)

نظرات (7)

✿‿✿𝑀𝑜𝑏𝑖𝑛𝑎✿‿✿✿‿✿𝑀𝑜𝑏𝑖𝑛𝑎✿‿✿
19 آذر 98 11:54
اخی😔خداروشکر خوب شدین
اینجاهم به خاطر بیماری آنفولانزا یه هفته تعطیل بود.واقعا خطرناکه خیلی مواظب خودتون ورادوین جان باشین.ان شاءالله که همیشه سالم وسلامت باشین
mahsa
پاسخ
خیلی ممنونم مبینا جان تو هم مواظب خودت باش عزیزم🌷
سیلوانا
19 آذر 98 14:43
سلام خواستی از مشاوره های رایگان این سایت می تونید برای موفقیت در کسب درآمد های مالی استفاده کنید  http://ciitoo.ir/
زهرا‌بانوزهرا‌بانو
19 آذر 98 15:24
عزیزم ناراحت شدم براتون
ان شاالله سلامت باشید
mahsa
پاسخ
خیلی ممنونم گلم مرسی🌷
مامان آیسلمامان آیسل
19 آذر 98 16:59
سلام...واقعن هوای آلوده رو آدم احساس میکنه....آیسل هم دو روزه نرفته....خدا رو شکر که خوب شدین❤️
mahsa
پاسخ
خیلی ممنونم عزیزم💐
عمه فروغعمه فروغ
19 آذر 98 23:27
بلا به دور باشه،تنتون همیشه سلامت
mahsa
پاسخ
خیلی ممنونم عزیزم🌷

20 آذر 98 11:01
سلام
نمیدونم چی شده که توی شهر ماهم یکی بعد از دیگری داره سرماخورده میشه.
منم همین امروز سرماخورده شدم😟
سرم خیلی درد می‌کنه
مامانم که معلمن میگن این وقته اینقدر غایبین زیاد شده...
هنوز یکی میاد خوب بشه میده به دانش آموز بعدی و این پروسه همین طور ادامه داره😌😔
 
mahsa
پاسخ
درسته عزیزم باید خیلی تو مدرسه مراقب باشین🌷

23 آذر 98 12:01
سلام
من19سالمه و مدرسه نمی‌رم😊
mahsa
پاسخ
سلام عزیزم🌷
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به my dear son می باشد