بدون عنوان
رادوینی امروز 20 ماهگیت رو تموم کردی میدونی ماشالله دیگه داری پسر بزرگی میشی هر ماه که تموم میشه و ماه دیگه شروع میشه انگار فکر میکنم تولدته و تو یه ماه دیگه بزرگتر شدی البته فکر بدی هم نیست هر ماه برات تولد بگیریم اینجوری هر ماه هم کیک و شمع تولد داریم
آخخخخخخ جون
الان هر چی میگی رو میفهمم بیشتر درکت میکنم میتونی خودت نیاز هات رو بگی و ناگفته نمونه که سر غذا خوردن حسابی بازیت میگره و باید با کلی دعوا و ادا در آوردن غذاتو بخوری تنها چیزی که الان باهاش مشکل دارم همین موضوعه و موضوع خواب شبونه ات که بعضی وقتا گیر میدنی به شیر خوردن و تو بغل من لنگر انداختن اون موقع هاست که هوس بغل مامانم رو میکنم واقعا چه کیفی داره یه موقع هم ما نی نی بودیم و واسه خودمون کیف کردیم پسر یکی یدونه ام به خدا سخت ترین کار تو دنیا شیر دادنه خودش هم تو خواب ناز نصف شب و ناگفته نمونه که شیر دادن محبت بین مادر و فرزندی رو ایجاد میکنه من به این ایمان دارم چون قلبهای من و تو تو کمترین فاصله از هم میتپه و من این رو خیلی خوب احساسش میکنم