عشق من رادوین جانعشق من رادوین جان، تا این لحظه: 9 سال و 7 ماه و 30 روز سن داره
وبلاگ رادوینیوبلاگ رادوینی، تا این لحظه: 8 سال و 10 ماه و 15 روز سن داره

my dear son

گذر عمر فقط عشق رو در سینه اش نگه می دارد

بدون عنوان

1395/4/15 13:42
نویسنده : mahsa
196 بازدید
اشتراک گذاری

رادوین خوشگلم وقتی میخوای نظرمون رو نسبت به چیزی جلب کنی دم به دقیقه اسممون رو صدا میکنی به من که باعی میگی تازه وقتی که بهمن خونه ست پشت سر هم میگی بابا که البته باید بهمن بهت بگه جونم که بعد بلافاصله میگی باعی و منتظر جواب من میشی وقتی هم که بهمن خونه نیست باعی رو که میگی و من هم بله میگم میگی بابا منم میگم که بابا رفته و خونه نیست  فیلت یاد هندستون میکنه و میگی که پاشو ما هم بریم بیرون خودشم ساعت 2 ظهر چه شود

اینم موقعی که میری یاد بخاری های زمستون رو گرامی میداری

ماشالله اونقدر هم که بستنی و پاستیل و خلاصه شیرینی خوردی همه جات جوش زده

دیروز هر جا جلوی مغازه ها سکویی یا پله ای میدیدی مینشستی و استراحت میکردی خداییش بیرون خیلی اذیت میکنی تازه تو یه مغاره من با فروشنده صحبت میکردم تو هم تو بغل بهمن  یهو دیدیم صدای یه سیلی جانانه اومد که تو نثار بهمن کردی و بعد خودتم شروع کردی به گریه کردن

                                         

پسندها (1)

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به my dear son می باشد