بدون عنوان
يادش بخير كچلت كرده بودم اينجا اين هم عيد ...
نویسنده :
mahsa
13:09
بدون عنوان
اين هم چند تا عكس از تو و سارينا عاشكيم ...
نویسنده :
mahsa
13:07
بدون عنوان
بعد از مدت نسبتا طولاني سلام آقا رادوين گلم روزها رو مثل برق و باد ميگذرونيم خدا رو شكر ميكنم كه با بزرگتر شدنت راحت تر ميتونيم زبون هم رو بفهميم گر چه تو هر روز يه كشف تازه داري كه با اداهات و شلوغ بازيهات حسابي باباي منو در آري ولي خوب تجربه بهم ديگه كم كم ثابت كرده كه با هر روز بزرگتر شدن بچه ها بعضي از عادت هاي اونا شايد به كلي عوض ميشه طريقه نشستنت تو اين روزها هم شده اين كه البته براي من خيلي آزار دهنده هست و براي تو...... ...
نویسنده :
mahsa
13:05
شب یلدا
رادوین کوچولو شب یلدای سومت رو هم پشت سر گذاشتی دیشب حسابی آتیش سوزوندی و خلاصه همراه آب و هوای سرد این روزها تو هم کولاک کردی بازیگوشی شلوغ کاری داد و فریاد و شکستن بشقاب و ..... تو این سودا هم قند خوردنت هم که شده قوز بالا قوز در هر صورت شب خیلی خوبی داشتیم و یلدا خوش گذشت ...
نویسنده :
mahsa
16:33
ماجراهای من و رادوین
سلام زبل خان کوچولو این مدت اونقدر شیطونی و شلوغ بازی در آوردی که هر کی که من رو میبینه میگه ماشالله چقدر پسرت شلوغه خلاصه به قول معروف هر روز شلوغتر از دیروز چند روز پیش تو مراسمی که تو خونه دایی من بودی اونقدر شیطونی کردی که دیگه من وقتی تو رو میدیدم قایم میشدم ماجرای زدن بچه های از خودت بزرگتر هم که تمومی نداره و هر کی که به چشمت آلاجا بولاجا میاد یه جوری حالشو جا میاری .ماجرای زدن اون پسر 10 -12 ساله یادم اومد که حسابی حال عمو ناصرت گرفته شده بود و مامان جون اولش از خنده روده بر شده بود و آخر سر هم فشارش رفته بود بالا یا خنده های بابا جون که به تقی گیر داده بود که نخند شب عاشوراست اونوقت وقتی که ماجرای تو و عمو ناصر و اون پسر توپول...
نویسنده :
mahsa
21:01
بدون عنوان
سلام آقا کوچولو مسئله از شیر گرفتن تو خیلی سخت بود و تو هم به هیچ وجه کوتاه بیا نبودی خلاصه بعد از یک ماه تلاش من تونستم به کمک تلخک در نهایت تو رو راضی کنم که دست از سر من بیچاره برداری راستش پری شب یه ساعتی به خاطر این ماجرا گریه کردی طوری که من بازم کوتاه اومده بودم و بهت میگفتم باشه بیا شیر بخور ولی انگار طعم تلخک حسابی کار خودش رو کرده بود و تو حتی لب نزدی آخرش هم اونقدر گریه کردی که ساعت یک و نیم شب خوابت برد ولی خدا رو شکر عادت کردی و دیشب رو خوب گذروندی ...
نویسنده :
mahsa
12:56