عشق من رادوین جانعشق من رادوین جان، تا این لحظه: 9 سال و 8 ماه و 5 روز سن داره
وبلاگ رادوینیوبلاگ رادوینی، تا این لحظه: 8 سال و 10 ماه و 21 روز سن داره

my dear son

گذر عمر فقط عشق رو در سینه اش نگه می دارد

بدون عنوان

1396/2/30 17:57
نویسنده : mahsa
804 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عسلي من

رادوين خان و كاراي روزمره ايشون...

از همون اول صبح كه پاميشي وقتي اسم صبحانه رو ميبرم اولين چيزي كه به ذهنت ميوفته بيرون رفتنه انگار از خونه مون اصلا خوشت نمياد بعد با كلي زور و زحمت و نگه داشتن لقمه تو دهنت و خواهش هاي پياپي من واسه قورت دادن لقمه و اصرارهاي تو براي رفتن به بيرون و مجبور كردن من به پوشوندن لباسات تازه رفتن ما بيرون هم كلي خاطره ست وقتي يه بچه اي رو بيرون ميبيني بايد به زور هم كه شده يه بوسي چيزي ازش بگيري يا حداقل بايد بذاره تا نازش بكني والا كارش با كرام الكاتبينه و يه دست كتك مفصل از تو ميخوره

حالا رفتيم مثلا به قول خودت تاب تاب عباسي هر كي كه اونجا بخواد بعد تو تاب بخوره ديگه بايد پير بشه چون رفتنت با خودته آوردنت پايين با گريه درسته كه گهگاهي انصافا وقتي ميبيني يكي ديگه داره الاكلنگ ميره يا سرسره خودت رو از رو تاب ميندازي پايين تا بري پدر اونم در آري

اگه به خواسته هات نرسي داد و هوارت دنيا رو برميداره و تو بيرون هم كه هستيم همين وضعه طوري كه ديگه اوناي ديگه با ديدن تو خودشون رو جمع و جور ميكنن

شب هم با كلي ماچ و موچ زوري از من حالا مهسا ماجراي خرگوش كوچولو رو بگو نا گفته نماند كه خرگوش كوچولو شخصيتي داستاني هست كه خود من شبا كارايي كه تو انجام ميدي رو به اسم همين خرگوش كوچولو به خودت تعريف ميكنم تا تو بخوابي بعضي وقتا هم اونقدر به دلت ميچسبه كه دس ور دار نيستي و هي ميگي مهسا خرگوش كوچولو دانيش دا

جمله اي كه اين روزها بيشتر به كار ميبري:

دانيشما دا......

رادوين غذا ييرسن؟يوخ من يمرم.......

رادوين چاي ايچيسن؟يوخ من ايشمرم

خطاب به بهمن:بابا آل قوجاما دا

فريزر رو باز ميكني و ميگي مهسا بستني ييسن......

......

پسندها (1)

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به my dear son می باشد