پایان تعطیلات تابستانی
به نام خدا
سلام عسل مامان
امسال تابستون یکم یکنواخت بود میرفتیم کلاس زبان و والیبال و آخراش هم که مریض شدی و دو باری رفتیم دکتر هوا هم که گاه سرده گاه گرم باعث میشه که زود مریض میشی
یه بارم رفتیم سینما فیلم فسیل خیلی خوش گذشت اونقدر خندیده بودم که نگو
به رانندگی خیلی علاقه داری و یه بارم بابا داده بود ماشین رو یکم جلو ببری و کلی ذوق کرده بودی
برامون یه دسر خوشمزه هم درست کردی
کلی لوازم التحریر خریدی و خیلی ذوق داری واسه باز شدن مدرسه ها
و در آخر امیدوارم که سال تحصیلی جدید رو خیلی خوب بگذرونی
امسال معلمتون آقای شیری هستش که خیلی معلم خوبی هستن
چهارشنبه دفاعیه سارینا هستش و واسه پنجشبنه براش جشن فارغ التحصیلی گرفتن و دعوتمون کردن رستوران سایه
خدایا خودت بر احوال هممون واقفی حال دل همه ی بچه ها رو خوب کن مریض ها رو شفا بده و گره از کار همه ی آدم های خوب باز کن
الهی آمین