اول ابتدایی
خدایا!….
از خیمهگاه رحمتت بیرونمان مکن.
از آستان مهرت نومیدمان مساز .
آرزوها و انتظارهایمان را به حرمان مکشان.
از درگاه خویشت ما را مران.
خدای من!….
چگونه نا امید باشم، در حالی که تو امید منی!
چگونه سستی بگیرم، چگونه خواری پذیرم
که تو تکیهگاه منی!
ای آنکه با کمال زیبایی و نورانیت خویش،
آنچنان تجلی کردهای که عظمتت بر تمامی ما سایه افکنده
نگاه خود را از ما مگیر…
آمین
به نام خدای مهربان
مدتی هست که امتحانات تموم شده اونقدر ورقه از این ور و اون ور برات نوشتم و تو حلشون کردی که بعضی وقتها میگفتم بابا به بچه های کنکوری اینقدر تمرین نمیدن که من به این طفلی میدم بعد این که امتحانها تموم شد خانم عبادی گفتند که امتحان نگارشتون سراسری شده و باید از اول امتحان بدی ولی واقعا نه تو از اول کتاب نگارش رو باز کردی نه من حوصله ی تکرار داشتم وقتی ورقه رو دادند هم تو ساعت 10 صبح خواب بودی و به زور بیدارت کردم تا پا شی امتحان بدی
این هم ورقه های امتحان هات هست خلاصه آخرین دیکته ی شب آخرین مشق اول دبستان و تکالیفت موند به یادگار در دفترهات که با کلی ذوق تو هر صفحه ش برات نقاشی کشیدم و تزیین ش کردم ولی حوصله ی این که اینجا بزارم نیست بمونه در دفتر هات به یادگار که برات نگه میدارم
برای خودت دوباره یه فولکس دیگه خریدی
کارت شده همش نشستن جلوی تلویزیون و فقط دختر کفشدوزکی رو باز میکنی و هر قسمتش رو چندین بار دیدی و سگ های نگهبان رو هم چنین
میخوام باشگاه فوتبال ثبت نامت بکنم دیروز رفتیم با مربی صحبت کردیم
میخوام کلاس موسیقی هم بری اونم واسه فردا قرار گذاشتیم بریم ببینیم چطور این تابستون سپری میشه
کلاس اولی من خیلی زود روزها ماه ها و سالها میگذرن از خدا برات بهترین ها رو میخوام انشالله موفق باشی و همیشه سلامت و شاد باشی عزیزتر از جانم
پسر عزیزتر از جانم امیدوارم که همیشه در پناه حق باشی.
اما بدان
هر زمان که زندگی برایت سخت شد، آغوش امنی اینجا در انتظار توست.
آغوشی که میتوانی فارغ از همه چیز در آن قدری بیاسایی و تجدید قوا کنی.
عاشق همیشگی تو
پسرم دنیا مکانی تکراری است اما تکرار این روزها با وجود تو زیباترین تکرار زندگیم است