عشق من رادوین جانعشق من رادوین جان، تا این لحظه: 9 سال و 8 ماه و 5 روز سن داره
وبلاگ رادوینیوبلاگ رادوینی، تا این لحظه: 8 سال و 10 ماه و 21 روز سن داره

my dear son

گذر عمر فقط عشق رو در سینه اش نگه می دارد

تفريحات رادوينيم

1397/3/13 0:41
نویسنده : mahsa
597 بازدید
اشتراک گذاری

                                    

       

رادويني عاشق توت فرنگي هست و يه عادتي كه بهمن باعثش شد اين هست كه تو بعد اين كه غذات رو خوردي بدو بدو ميري سر فريزر و بستني ور ميداري و تند تند ميخوري و بعد ميگي يكي ديگه و بعد يكي ديگه ي ديگه

و تفريح اصليت هم شده دوچرخه سواري و توپ بازي كردن يعني از صبح كه پا ميشي فقط فكرت ميمونه پيش دوچرخه ت

امروز ظهر كه ميخواستم بخوابونمت ياد يه خاطره اي افتادم به تو كه گفتم داشتي از خنده از حال ميرفتي طوري كه يه ربع تموم يا بيشتر خنديدي يكسر

خاطره اين بود كه خاله جون روزه بود و داشت به تقي حرص ميداد يعني اين خواهر برادر هميشه لج همديگه رو در مياوردند بخصوص آسي كه هميشه ابروهاش رو بالا پايين ميداد تا حرص تقي رو در بياره و بعد ميگفت يوء يوء يوء يعني مامان از دست اينا ديگه نميدونست چيكار كنه يه رو كه آسي روزه بود به تقي حرف بدي زد مامان هم بهش گفت كه روزه ت باطل شد ديگه آسي به محض اين كه اينو شنيد بطري آبليمو رو برداشت سر كشيد همه از خنده رو ده بر شده بوديم من هم كه اينو به تو گفتم نميدونم تو چي از ماجرا فهميدي كه بدتر از ما ديگه داشتي غش ميكردي

ديگه طوري شد كه من حوصله م سر رفت از بس خنديدي اعصابم خورد شد آخه من برده بودمت كه رو تخت بخوابيم نه اينكه بازي كنيم آخرش عصباني شدم تو هم همونطور كه تو عكس بالا ميبيني گريه كردي بعد خوابيدي(حيووني)

                                                    

پسندها (5)

نظرات (2)

مامان و بابای حلما و حسینمامان و بابای حلما و حسین
13 خرداد 97 0:47
عالی بودگلگل
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به my dear son می باشد