عشق من رادوین جانعشق من رادوین جان، تا این لحظه: 9 سال و 8 ماه و 5 روز سن داره
وبلاگ رادوینیوبلاگ رادوینی، تا این لحظه: 8 سال و 10 ماه و 21 روز سن داره

my dear son

گذر عمر فقط عشق رو در سینه اش نگه می دارد

به وقت بهمن برفی 1400

سلام به زمستان پر برکت خدا سلام سلام به دانه های زیبای برف سلام به فرشتگان رحمت سلام به زندگی پر از فراز و نشیب دلتنگی ها و خوشی ها و حوادث تلخ و شاد دنیا حواس رو از سرم برده نمیدونم کی شب میشه کی روز کی شادم و کی غمگین تنها چیزی که هوش از سرم میبره خداوند عزوجل هست و رحمت و نعمتش خداوند مهربانم لحظه ای هزاران بار شکرت فرشته ی زیبای هستی رادوین عزیزتر از جانم جلوه ی عشق خدا دوستت دارم عزیز دلم متحیرم از این همه شور و شوق برای رسیدن هر لحظه به تو واقعا چیست این مهر مادری... روزها میایند و میروند و قلب من انگار هر روز کوچکتر...
7 بهمن 1400

مهر و آبان 1400

                                        ای نام تو بهترین سر آغاز                     بی نام تو نامه کی کنم باز سلام و با نام و یاد پروردگار مهربانی ها بازم خیلی وقت میشه به وبلاگ سر نزدم و پستی هم نگذاشتم با شروع شدن مدرسه ها ماشالله سرمون حسابی گرم درس و مشق هست معلم امسال رادوین جان آقای رضا صمدی هستن خوشبختانه خیلی معلم خوبی هستن و بعد...
19 آبان 1400

چند تا عکس

رادوین جانم امسال بخاطر محرم نتونستم برات تولد بگیرم و همینجوری چند تا عکس خاله جون ازت گرفت انشالله 120 ساله شی پسرم تو فوتبال هم 3 مین گلت رو دی آفرین به تو گل پسر ...
7 شهريور 1400

رادوین گلم تولدت مبارک

نازنین پسرم! یار و یارم! وقتی که تو دنیا آمدی، انگار همین که تو را دارم، بهترین هدیۀ دنیا را دارم، دیگر در بین ستاره ها به دنبال درخشان ترین ستاره نیستم در بین گلها به دنبال زیباترین گل نیستم. تو کهکشانی هستی از پر نور ترین ستاره ها. تولدت مبارک. پسر عزیزم! وقتی شمع های کیک تولدت رو فوت می کنی به یاد داشته باش که عشق تو مثل شمعیه که تا ابد توی قلب من و پدرت می سوزه دوستت دارم تولدت مبارک ...
2 شهريور 1400

اولین پستی که خود رادوین نوشته

                                    سلام دوستان عزیزم انشالله همگی سالم و سلامت هستین دوره ی تابستانی فوتبال رادوین جانم خیلی خوب و عالی سپری می شود عکس های فوتبالی رو بعدا می گذارم روز های جمعه به باغ میریم و خسته و کوفته بر می گردیم خلاصه تعطیلات هسابی خوش میگذره  ثبت نام مدرسه هم شروع شده رادوین دیروز یک گل زد و جایزه از بابا شمشیر های نینجا گرفت تو فوتبال کلی دوست پیدا کرده و بعضی وقت ها با سلدا و السا به  باشگاه کونگ فو میره ماه محر...
23 مرداد 1400

مادر

به نام خداوند مهربان یک شعر از ایرج میرزا خوندم خوشم اومد انگار وصف حال خودم بود تو این پست این شعر رو میذارم پسر رو قدر مادر دان که دایم کشد رنج پسر بیچاره مادر   برو بیش از پدر خواهش که خواهد تو را بیش از پدر بیچاره مادر   زجان محبوب تر دارش که دارد زجان محبوب تر بیچاره مادر   از این پهلو به آن پهلو نغلتد شب از بیم خطر بیچاره مادر   نگهداری کند نه ماه و نه روز تو را چون جان به بر بیچاره مادر   به وقت زادن تو مرگ خود را بگیرد در نظر بیچاره مادر   بشوید کهنه و آراید او را چو کمتر کارگر بیچاره مادر   ...
6 تير 1400

کلاس فوتبال

سلام بعد اینکه درس و مدرسه تموم شد من تصمیم گرفتم یک کلاس ورزشی ثبت نامت کنم تو هم فوتبال رو خیلی دوست داری البته به نظر من تکواندو هم خوبه ولی خوب تو فوتبال رو ترجیح دادی اول بردمت باشگاه فوتبالی که سالنش فضای باز نبود ولی تو روز ثبت نام تصمیمم عوض شد و گشتم دنبال یه باشگاهی که تمریناتش در فضای باز باشه تا خیالم راحت باشه باشگاه فوتبال تکنیک تبریز با مربی تون صحبت کردم و مراحل ثبت نام انجام شد و دو جلسه هم میشه که تا امروز رفتی خیلی عالیه من که خودم خیلی دوست دارم تو خونه که میشینی خیلی حوصله ت سر میره ولی اونجا با بچه های دیگه خیلی زود دوست شدی یه دفتر زبان انگلیسی گرفتی و خودم دارم کم کم حروف انگلیسی رو بهت یاد میدم فکر...
24 خرداد 1400

اول ابتدایی

خدایا!…. از خیمه‌گاه رحمتت بیرونمان مکن. از آستان مهرت نومیدمان مساز . آرزوها و انتظارهایمان را به حرمان مکشان. از درگاه خویشت ما را مران. خدای من!…. چگونه   نا امید   باشم، در حالی که تو امید منی! چگونه سستی بگیرم، چگونه خواری پذیرم که تو تکیه‌گاه منی! ای آنکه با کمال زیبایی و نورانیت خویش، آنچنان تجلی کرده‌ای که عظمتت بر تمامی ما سایه افکنده نگاه خود را از ما مگیر… آمین به نام خدای مهربان مدتی هست که امتحانات تموم شده اونقدر ورقه از این ور و اون ور برات نوشتم و تو حلشون کردی که بعضی وقتها میگفتم بابا به بچه های کنکوری اینقدر تمرین نمیدن که من ب...
10 خرداد 1400

روز معلم

به نام خدا سال جدید خیلی چالشی شروع شد کرونا اوج گرفته و وضعیت داره واقعا نگران کننده میشه خدایا در این شب های احیا در این شب های عزیز ماه رمضان خودت گرفتاری همه رو حل کن گره از کار ههمون باز کن خسته شدیم از تعطیلی ها و قرنطینه ها و خبر های بد شاید تو دلت بگی آخه دلم به چی شما خوش باشه چرا باید به دعاهاتون گوش کنم وقتی شما ها به حرف های من گوش نمیدید ولی تو خدایی و قادر مطلق ما هم همیشه به رحمت تو دلبستیم خدا جونم به خاطر اون بنده هایی که دوست نداری خار تو پاشون بره به هممون رحم کن یا ارحم الراحمین ۲۷ فرودین تولدم بود که افتاد تو ماه رمضان و قرنطینه ها و نشد حتی یه کیک بخریمروز ۲۶ فرودین خونه ی مامان مهمون بودیم و آسی جون و مامان برام ...
13 ارديبهشت 1400
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به my dear son می باشد